Tumgik
ketab24-blog · 7 years
Photo
Tumblr media
🔰 تو مشغول مردن‌ات بودی نویسنده: محمد‌رضا فرزاد ناشر: حرفه‌هنرمند 📚 یک قاچ کتاب📗🍉 تو مشغول مردن‌ات بودی هيچ چيز جلو دارت نبود نه لحظه های خوش نه آرامش تو مشغول مردن ات بودی نه درختانی كه به زيرشان قدم زدی، نه درختانی كه سايه سارت بودند. نه #پزشكی كه بيمت می‌داد نه #پزشک جوانی سپيد مويی كه يک بار جانت را نجات داد تو مشغول مردن ات بوديی هيچ چيز جلو دارت نبود در اتاقت می نشستی و به شهر خيره می‌شدی و مشغول مردنت بودی می رفتی سر كار و می‌گذاشتی سرما بخزت لای #لباس هات. مي گذاشتی خون بتراود لای جوراب هايت. و هيچ چيز جلو دارت نبود. نه آه های خسته ات. نه شٌش هايت كه آب انداخته بود. نه آستين هايت كه حامل درد دستهايت بود. هيچ چيز جلو دارت نبود. تو مشغول مردنت بودی. نه گذشته. نه آينده با هوای خوش اش. نه شكست. نه توفيق. هيچ كاری نمی كردی فقط مشغول مردنت بودی. ساعت را به گوشت می‌چسباندی حس می‌كردی داری می‌افتی. بر تخت دراز می‌كشيدی. دست به سينه می‌شدی و خواب دنيای بی تو را می‌ديدی. و تو مشغول مردنت بودی. و هيچ چيز جلودارت نبود.... 📖 در کتاب تو مشغول مردن‌ات بودی می توان گزیده هشتاد شعر #عاشقانه و سوگوار از گنجینه #شعر #مدرن جهان را در همنشینی با #عکس هایی از بزرگان #عکاسی جهان یافت. این #ضیافت بدیع واژگان و تصاویر کوششی است در بازآفرینی لحظات دلنشین و زود آشنای اندوه و #شادی شما. 📙 ‏‎#کتاب24#کتاب#کتابخوانی#معرفی_کتاب#کتاب_خوب#پیشنهاد_کتاب#هنر#رمان
0 notes
ketab24-blog · 7 years
Photo
Tumblr media
🔰 بازی عروس و داماد نویسنده: بلقیس سلیمانی ناشر: چشمه 📚 یک قاچ کتاب📗🍉 «خواهر بزرگم در هفده سالگی ازدواج کرد و در ۳۲ سالگی مرد. او دو دختر دوقلوی هشت ساله داشت که کاملاً شبيه خودش بودند. خواهر دومم در بيست و هفت سالگی ازدواج کرد و در چهل سالگی مرد. او يک پسر و يک دختر داشت. خواهرم می‌گفت؛ دخترش خيلی شبيه من است. من در دوازده سالگی مردم، وقتی هنوز خواهرهايم ازدواج نکرده بودند.» 🍉 پدرگفت: مادرت به آسمان ها رفته. عمه گفت : مادرت به یک #سفر دور و دراز رفته. خاله گفت: مادرت آن ستاره پرنور کنار ماه است. دختر بچه گفت: مادرم زیر خاک رفته است. عمه گفت: آفرین، چه بچه واقع بینی، چقدر سریع با مسئله کنار آمد.  #دختر بچه از فردای دفن مادرش، هر روز پدرش را وادار می کرد اورا سر #قبر مادرش ببرد. آن جا ابتدا خاک گور #مادر را صاف می کرد، بعد آن را آب پاشی می کرد و کمی با مادرش حرف می‌زد. هفته‌ی سوم، وقتی آب را روی قبر مادرش می ریخت، به پدرش گفت: پس چرا مادرم سبز نمی شود؟ 🍉 ازدواج را نمی گویم، چه کسی گفته #ازدواج شتری است که در خانه همه می خوابد؟! ( آن هم در این دوره و زمانه گرانی و #مسکن و ...)* مرگ... مرگ است که بر درخانه همه می خوابد. اگر کمی به دوروبرت نگاه کنی این شتر را بر در خانه همه خفته یا بیدار خواهی دید و حتی بر در خانه خودت "دوراز جان شما" هم ندارد. به قول یاروگفتنی دیر و زود دارد ولی سوخت وسوز ندارد. شاید مرگ از بدیهی ترین مسائلی باشد که هیچکس منکر آن نیست؛ با این حال بعضی با چشمان باز به آن می نگرند و بعضی با چشمان بسته! 📖 کتاب مجموعه ای از ۶۳ داستان خیلی کوتاه است در حقیقت شاید بشه بهشون مینیمال گفت و برخلاف عنوانش که ما را متوجه موضوع شیرین ازدواج می کند؛ بیشتر داستانهایش مربوط به واقعه جذاب "مرگ" است!!! #نویسنده آن قدر به مرگ و وجوه مختلف آن فکر می کند که گاهی آدم را به این گمان می‌اندازد، در زندگی اش چه قدر با ابعاد مرگ برخورد داشته است و ما را از کلیشه ها بیرون می کشد. در بعضی از داستان هایش تلنگری می‌زند به آن هایی که سعی می کنند ذهنشان را با یاد مرگ مکدر نکنند؛ و گاهی اوقات هم با #مرگ #شوخی می کند! می‌خنداند و می گریاند، تکان می دهدمان و آراممان می کند؛ همه را باهم! ☕️ خیلی کتاب ساده و قشنگی بود و مضامین جالبی را انتخاب کرده بود. مطئنا از خوندنش لذت می برید... نمی دونم بیشتر از این چی می شه راجع به یک مجموعه داستان کوتاه گفت اما خُوب از #کتاب هایی هست که با خیال راحت می تونید #هدیه بدهیدش و مطمئن باشید به احتمال ۹۰‎٪ هم خونده می‌شه و هم ازش خوششون می‌یاد
0 notes
ketab24-blog · 7 years
Photo
Tumblr media
🔰 خشم و هیاهو نویسنده: ویلیام فاکنر ترجمه: صالح حسینی ناشر: نیلوفر / ۴۳۰ صفحه 📚 یک قاچ کتاب📗🍉 چقدر باید به اصالت خانوادگی وفادار بود؟ چقدر باید خانواده را دوست داشت؟ اصولن خانواده یعنی چه؟پایگاهی تا ابد برای ما و سنگ قبرهای ما که هر چند وقت یکبار به دست اعضای خانواده ما شسته می شوند و یا گریه کنندگان بر نعش ما. تکیه کردن بر اصالت خانواده و حفظ خانواده در طول تاریخ یکی از بحث ‌برانگیرترین مفاهیم تا به امروز بوده و خواهد بود. حفظ ارکان خانواده،حفظ موجه بودن و باآبرو بودن، حفظ شأن خانواده و... 📖 این رمان داستان از هم پاشیدگی خانواده اشرافی آقای کامپسون مزرعه دار بزرگی که به نوعی نیهیلیست(پوچ گرا) است را روایت می کند که با مرگ مادربزرگ خانواده کامپسون آغاز می‌شود و در هر بخش با داستان زندگی یکی از سه برادر این خانواده: بنجامین که پسری عقب افتاده و در عین حال لال، کونتین که پسری باهوش و حساس و در عین حال شیفته مرگ است و خودکشی می‌کند و جیسن که به شدت کینه توز است و کدی تک دختر خانواده که به گفته فاکنر قهرمان اصلی کتاب است و قبل از ازدواج کردن، باردار می شود همراه می شویم. در نهایت در فصل پایانی یک راوی دانای کل، داستان را به پایان می رساند. هر کدام از این چهار بخش با چالش متفاوتی مواجه هستند، ولی بخش اول یعنی داستان بنجی، به طرز فوق العاده ای پیچیده است، چرا که بنجی درکی از زمان ندارد. برای او بین حال، گذشته و آینده فرقی وجود ندارد. و او ناخودگاه بین این زمان های مختلف در گردش است. 📖 فالکنر در فصل اول این رمان با زیبایی خیره کننده ای جهان ذهنی یک معلول و عقب افتاده ذهنی را به زیر سلطه کلمات می‌کشاند و ما از دریچه چشم یک معلول به روابط خانوادگی نگاه می کنیم و در فصل های بعدی صداهای ذهن انباشته از خشم و جنون جوانی خواهر و‌برادر خانواده را می شنویم. فالکنر با خشم و هیاهو، عصیان و سرپیچی از تعاریف اولیه خانواده را به بند تخیل کشیده است. فالکنر یکی از پیچیده نویس های تاریخ ادبیات و از نوابغ بازی های فرم و زبان است. به راستی برای یک نگهبان شیفت شب که کنار آتش می نشسته و رمان می نوشته، آنهم رمان هایی در حد اعلای زیبایی، به نظرم نابغه ای بزرگ و ساختار شکن بوده است. ☕️ داستان پیچیده است و باید بسیار با دقت بخونید تا از همه ماجرا سر در بیارید. به خصوص که افراد با اسامی مشابه در نسل های مختلف در داستان وجود دارند یا افرادی هستند که تغییر نام می دهند و علاوه بر این برخی شخصیت های زن و مرد اسم یکسان دارند. 📙 ‏‎#کتاب24#کتاب#کتابخوانی#معرفی_کتاب#کتاب_خوب#پیشنهاد_کتاب#هنر
0 notes
ketab24-blog · 7 years
Photo
Tumblr media
🔰 صداهای مراکش نویسنده: الیاس کانتی ترجمه: محمود حدادی ناشر: کتاب مهناز 📚 یک قاچ کتاب📗🍉 پسر جوانی به طرف‌مان آمد و سکه‌ای #صدقه خواست. رنگ چهره‌اش آبیِ تیره بود، به رنگ رخت و جامه‌اش. شتربان بود و براساس ظاهرش یکی از آن «مردانِ نیلی»ای که بومی جنوب کوه‌های اطلس‌اند. برایمان گفته بودند که رنگِ رخت و جامه‌ی این آدم‌ها به پوست‌شان منتقل می‌شود، و از همین روست که همه‌ی آنها، از مرد و زن آبی‌پوست‌اند و تنها نژادِ نیلی." 🍉 در هنوز باز بود و بچه ها امیدوار و صبور، همچنان در #خیابان ایستاده بودند. حس میکردند صاحب رستوران در طول #خاطره گفتنش کاری با آن ها نخواهد داشت و من پیوسته با خود میگفتم چه خوب که زبان این مرد را نمیفهمند. اویی که چنین با تحقیر از این یچه ها یاد میکرد در چشم بر هم زدنی خود شایسته ی تحقیر شده بود. حال خواهی حرفش تهمت بود یا که واقعیت زندگی این بچه ها و فارغ از هر آنچه این گدایان خردسال به آن تن در میدادند، خود عمیق به مرتبه ای پایین تر از آن ها نزول کرده بود و من در دل میگفتم کاش نوعی کیفر وجود داشت که این مرد را محتاج شفاعت آن ها میکرد. 📖 صداهای مراکش، سفرنامه ی الیاس کانتی (نویسنده) است از کشور مراکش. سفرنامه ای پر از روح و فرهنگ و #زندگی مراکشی از نگاه نویسنده ی غربی. صداهای مراکش با این که نثر ساده ای داره اما پره از احساس های #شاعرانه و #عارفانه که خاص کشور مراکش هست. اگر سفر کردن رو دوست دارین و مراکش جزو لیست کشورهاییه که حتما باید ببینید، این کتاب رو حتما حتما بخونید، نویسنده شما رو با خودش به #سفر #مراکش میبره ☕️ شما #ژانر #سفرنامه رو دوست دارین؟ . 📙 ‏‎#کتاب24#کتاب#کتابخوانی#معرفی_کتاب#کتاب_خوب#پیشنهاد_کتاب#هنر#رمان
0 notes
ketab24-blog · 7 years
Photo
Tumblr media
🔰 یک عاشقانه‌ی آرام نویسنده: نادر ابراهیمی ناشر: روزبهان 📚 یک قاچ کتاب📗🍉 عشق نجات دادنِ غریقی ست که دیگر هیچکس به نجاتش امیدی ندارد. عشق، رجعت به آغاز ِ آغاز است، به شروع، به همان لبخند، همان نگاه، همان طعم، اما نه خاطره‌ی آنها، خود ِ آنها. 🍉 مگذار که عشق، به عادت ِ دوست داشتن تبدیل شود! مگذار که حتی آب دادنِ گلهای باغچه، به عادت ِ آب دادن ِ گلهای باغچه تبدیل شود! عشق، عادت به دوست داشتن و سخت دوست داشتن دیگری نیست، پیوسته نوکردنِ خواستنی‌ست که خود، پیوسته، خواهان نو شدن است، و دیگرگون شدن. تازگی، ذاتِ عشق است، و طراوت، بافت عشق. چگونه می‌شود تازگی و طراوت را از عشق گرفت، و عشق، همچنان، عشق بماند؟ 🍉 تنها اعتقاد به اينكه سعادت، دور از دسترس ماست، سعادت را دور از دسترس ما نگه می‌دارد. هيچ چيز همچون اراده به پرواز، پريدن را آسان نمي كند... ‌🍉 عشق، محصول ِ ترس از تنها ماندن نيست. عشق، فرزند اضطراب نيست. عشق، آويختن ِ باراني به نخستين ميخي که دست مان به آن مي رسد نيست. عشق عکس يادگاري نيست، عشق قيام پايدار انسان هاي مقتدر است در برابر ابتذال. با اين وجود، عشق يک کالاي مصرفي ست، نه پس انداز کردني. 📖 یک‌عاشقانه‌آرام داستان گیله مردی مبارز و سیاسی است که برای یافتن ناب ترین عسل دنیا در دامنه ساوالان عاشق عسل، دختر سیه چشم آذری زیبا و سیاسی مسلکی می شود و شاید همان سه روز ابتدای زندگی در پای آن آتش گرم که چشمانشان را از هم پنهان می کردند #عاشقانه ی آرامشان شکل گرفت. کل کتاب روند و مراحل و برنامه ریزی های #زندگی مبتنی بر عشق این دو ست. با زبانی شاعرانه بیان عشقی شاعرانه و زیبا. عاشقانی که سعی می کنند در لحظه لحظه با هم بودن عاشق هم باشند و نگذارند عشقشان به رخوت و عادت کشیده شود. عاشقانی که با زمان مبارزه می کنند،قوت اصلی کتاب همان لحن و بیان فوق العاده زیبای #نادر_ابراهیمی است. مرد معلم ادبیات و یک مبارز مخالف است. از همین رو زندگی، خانه به دوشی را به آنها تحمیل می کند و داستان زندگی پر التهابشان تصویر می شود... ☕️ کتابی برای تمام کسانی که میخوان زندگی کنند. برای همه اون هایی که #عاشق بوده اند یا هستند و یا به دنبال #عشق می گردند و برای تمام همسران گذشته حال و آینده .... و یکی از بهترین کتاب هایی که هر کسی ممکنه تو زندگیش بخونه. خوندنش رو به همه دوستان پیشنهاد میدم. من که سه بار خوندم و هنوز سیراب نشدم. شخصا احساسات لطیف کتاب را دوست دارم. كتابی دوست دلشتنی برای هديه دادن به عزيزان است. 📙 ‏‎#کتاب24#کتاب#کتابخوانی#معرفی_کتاب#کتاب_خوب#پیشنهاد_کتاب#هنر#رمان 🎶@behrang_laal
0 notes
ketab24-blog · 7 years
Photo
Tumblr media
🔰 دزیره نویسنده: آن ماری سلینکو ترجمه و انتشار توسط مترجمین و ناشرین مختلف 📚 یک قاچ کتاب📗🍉 این حقایق ها هستند که انسان ها را از هم دور میکنند... وگرنه ما دروغ میگوییم که نزدیک بمانیم!!! 🍉 اغلب کنار پرچین می ایستیم و به چمنزار پشت آن نگاه میکنیم. وقتی سکوت میکنیم انگار نزدیک تر به هم به نظر میرسیم.بعد, تصور میکنم میتوانیم صدای نفس های چمن و گل های وحشی را بشنویم. بعضی وقت ها, #پرنده ای آواز محزونی میخواند. ماه مثل فانوسی در #آسمان آویخته میشود و من همان طور که چمنزار را تماشا میکنم دلم میخواهد تا ابد در کنارش بمانم. گرچه جایی خوانده ام که هیچ قدرت ماوراءطبیعتی وجود ندارد و حاکمیت در پاریس خدایی میکند اما هروقت خیلی خوشحال یا خیلی غمگین هستم به خدای بزرگ فکر میکنم... 📖 دزیره ماجرای زندگی دزیره کلاری #همسر کارل چهاردهم و مادر اسکار اول را از زبان خودش شرح می‌دهد. داستان به صورت خاطراتی که دزیره آنها را در دفتر اهدایی از سوی پدرش یادداشت می‌کند، نگاشته شده است و ماجرا از زبان اول شخص نقل می‌شود. این رمان در مجموع اطلاعات خوبی را در باره #زندگی دزیره کلاری و شخصيت‌ های هم‌اکنون عصر او در صحنه  #فرانسه و وضع #انقلاب فرانسه به دست می دهد. دزیره #دختر #تاجر #ابریشم، دل در گرو عشق افسر جوانی دارد که به او وعده‌ی #ازدواج داده، #افسر که بعدها همان ناپلئون بناپارت نامدار می‌شود با ژوزفین، بیوه‌ای پرنفوذ ازدواج می‌کند و دزیره‌ی دل شکسته #عشق خود را از دست می‌دهد. دزیره ۱۴ ساله، کم کم بزرگ می‌شود و بالغ شدنش را در کتاب می‌توان دید تا جایی که روزی ملکه‌ی یک کشور می‌شود. با ژان باپتیست برنادوت آشنا و در نهایت ملکه‌ی #سوئد می‌شود. داستان از زبان دزیره و در قالب خاطره نگاری نوشته شده است. ☕️ از نظر من، برای #مطالعه ی #تاریخ، خواندن رمان های #تاریخی از جذابیت بیشتری برخوردارند؛ از آن جهت که دیدی ورای وقایع سیاسی تاریخ به انسان می دهد و تاریخ را از زاویه ای جدای از نگاه فاتحان و مغلوبان #جنگی ترسیم می کند. شخصیت ها در رمان خاکستری هستند. نه سیاه و نه سفید مطلق. گاه #خشم و گاه #دلسوزی تورا برمی انگیزانند و به خوبی متوجه می شوی که #قهرمان ذهن تو برای فتح قله ی قهرمانی راه پر پیچ و خمی را طی کرده و قهرمان زاده نیست... کتاب دزیره یکی از ده رمان برتر دنیاست. 📙 ‏‎#کتاب24#کتاب#کتابخوانی#معرفی_کتاب#کتاب_خوب#پیشنهاد_کتاب#هنر#رمان
0 notes
ketab24-blog · 7 years
Photo
Tumblr media
🔰 سه‌شنبه‌ها با موری نویسنده: ميچ البوم ترجمه: ماندانا قهرمانلو ناشر: قطره 📚 یک قاچ کتاب📗🍉 يا عاشق يكديگر باشيد، يا بميريد. قشنگ است، نه؟ و حقيقت محض است. بدون عشق، پرنده هايى شكسته باليم 🍉 خیلی ها با زندگی عاری از مفهوم این طرف و آن طرف میروند. انگار در عالم بین خواب و بیداری سیر میکنند، حتی زمان هایی که به زعم خود مشغول انجام کارهای مهمی هستند. این به آن دلیل است که آن ها راهشان را اشتباه انتخاب کرده اند. آن چه که میتواند، به #زندگی ات معنی و مفهوم ببخشد، وقف خودت در راه دوست داشتن و #عشق ورزیدن به دیگران است، وقف خودت به جمعیت اطراف ات، وقف خودت به خلق پدیده هایی که به تو انگیزه و مفهوم بدهد... 🍉 ما درگير ميليونها کار کوچولو کوچولو شده ايم ، آن هم فقط براي ادامه دادن زندگي و رفتن به سمت جلو. عادت نداريم لحظه اي بايستيم ، پشت سرمان را نگاه کنيم ، زندگي مان را ببينيم و به خودمان بگوييم ، زندگي فقط همين است؟ کل چيزي که مي خواهم فقط همين است؟" 📖 داستان کتاب واقعی‌ست و درباره ارتباط Morrie Schwartz با شاگردش Mitch Album است. قهرمان اصلی داستان بیمار است، بیماری او بتدریج اعضای #بدن را از کارمی اندازد و باعث مرگ سلولی بافت‌ها و ماهیچه‌های بدن می‌گردد، موری مرگ را پذیرفته؛ او خواهد مرد اما در واپسین روزهای زندگی می‌خواهد به کمال برسد. داستان #استاد پیری است با نام موری شوارتز که در دوران کهولت خود، چهارده سه شنبه ماندگار آخر زندگی اش را با میچ آلبوم، دانشجوی خود گذرانده و با وجود دست و پنجه نرم کردن با #بیماری سخت خود، توانسته بزرگترین و با ارزش ترین درس های زندگی را به وی منتقل کند. درس هایی که با حضور در هیچ #کلاس و دانشگاهی نمیتوان ان ها را فرا گرفت بلکه باید آن را در زندگی فهمید و لمس شان کرد. ☕️ سه‌شنبه‌ها با موری، جز معدود کتاب هایی است #خواننده نمی‌تواند تنها با یکبار خواندن از کنار آن به سادگی عبور کند.کتابی است که هراز چند گاهی باید آن را از قفسه کتابخانه بیرون کشید و صفحاتش را به دقت بازخوانی کرد. کتابی است شیرین،دقیق،واضح و در عین حال عمیق و تکان دهنده که خواننده با آن می‌گرید، می‌خندد، می‌آموزد و در نهایت با اندکی نکته سنجی، معنای زندگی را با همه‌ی خوبی ها و بدی هایش درک میکند. پیشنهاد میکنم حتما این کتابو بخونین، به زندگی از یه دید دیگه نگاه میکنه و از لحظه به لحظه این کتاب با درس‌های قشنگ و‌ نثر روان، شیوا و عامیانه‌ای که داره لذت ببرید. 📙 ‏‎#کتاب24#کتاب#کتابخوانی#معرفی_کتاب#کتاب_خوب#پیشنهاد_کتاب#هنر#رمان
0 notes
ketab24-blog · 7 years
Photo
Tumblr media
🔰 پوست گردو نویسنده: ای ین مک یوئن ترجمه: فرشته شایان ناشر: نفیر 📚 یک قاچ کتاب📗🍉 من اینجام، وارونه درون یک زن. دست هایم را صبورانه بر سینه گذاشته ام و انتظار می کشم. انتظار می کشم و از خودم می پرسم من درون کی ام؟ چرا این داخلم؟ چشمانم را می بندم. وارونه ام، در حالی که حتا یک اینچ فضای خالی در اختیار ندارم و زانوهایم به شکمم چسبیده، و فکرم درگیر است. گوشم روز و شب به این دیواره ی خونی چسبیده است. گوش می کنم، به خاطر می سپارم و آشفته ام. می شنوم که توی رختخواب از نقشه ی مرگباری صحبت می شود، و من از آنچه در انتظارم است، از آنچه درگیرش خواهم شد، هراس دارم... 🍉 اما فایده‌ی سردرد و دردقلب چیست؟ این‌ها چه هشدارهایی هستند؟ قصد دارند به من بگویند چه کنم؟ نگذار مادر و عموی زانی با محارمت، پدرت را مسموم کنند. روزهای گران‌بهایت را ‌این‌طور عاطل‌و‌باطل و وارونه هدر نده. متولد شو و کاری کن. 📖 کتاب روایتی بی وقفه و خطی درباره زندگی سرد و بی روح مدرن ،زن و مردی است که در حال جدایی هستند. زن حامله با استفاده از تئوری رشد فردی که به اندازه موسیقی آرام بخش متناقض است از شوهر خود جدا شده و عاشق برادرشوهر خود گشته و همراه او نقشه قتل شوهر شاعر عاشق پیشه ی خود را که از هر طریقی برای بازیابی زندگی گذشته خود حتی با وجود تحقیر شدن های بسیار توسط همسرش دست و پا میزند را روایت می کند. تک راوی داستان جنینی است که از شکم مادر در بی مکانی و بی زمانی و ورای کلمات با پادکست های خویش جایی پنهان می شود که بتوان او را دید، پشت حقیقت ؛و با زیبایی گرافیکی صحنه ها ،سردی متن را معماری کرده و با حالت تعلیق هیچکاکی ،همراه نوعی تم عاشقانه و ترسناک در ژانر جنایی و درام زندگی در حال فروپاشی پدر و مادر خویش را که گویی به مانند گل های نرگس دیری نخواهند پایید و شبیه قطعه ی موسیقی فیلم اکسدوس،فاخر اما در سبک رمانتیک افتضاح که این طور به نظر می رسد که سمفونی شعری رهایی بخش است برای پایان دادن به پایان ها که این پایان دادن وقت آغاز کردن است روایت می کند. . ☕️ نویسنده کتاب می‌خواهد عمق فروپاشی انسان مدرن را به صورتی منحصر به فرد و هملت وار ،در نمای اکسترم لانگ شات روایت کند تا نشان دهد در عصر پسامدرن رابطه سرزمینی است به قله کوه ،راز آلود و بکر و ما در دره پایین آن تنها شایعاتی درباره آن می شنویم ما در آن دره ،دنیا را از دو سوراخ بی نهایت کوچک،به اندازه یک دانه شن گویی اینکه محصور در یک "پوست گردو" هستیم می بینیم. 📙 ‏‎#کتاب24#کتاب#کتابخوانی#معرفی_کتاب#کتاب_خوب#پیشنهاد_کتاب#هنر#رمان
0 notes
ketab24-blog · 7 years
Photo
Tumblr media
🖤آلبوم را ورق بزنید 😭 بستێ خاکے بێ سەر و پێ چوار دەورے ژینے ڕاگرتووم نوقمەسارە خانووماڵم دەڵەے زیندووے لە گۆڕ مردووم دەناڵێم و دەکەم بانگے خەڵکے بۆ فریاڕەسێ نییە دەنگێ بێتە هانا و بە یارے بێنێ دەسێ؟ 🖤 اندکی خاک بی سر و پا چهار دور زندگیم را فرا گرفتە و خانە و خانوادەام را بە مانند فردی زندە بە گور در خود دفن کرد فریاد میزنم با نالە برای فریاد رسی کە آیا صدایی کە بە فریادم برسد و دستی هست کە بە یاریم بیاید ؟ 🖤 تلخ‌ ترین نکته‌ای که در ذاتِ #زلزله هست، اینه که دقیقا به سراغ بی‌دفاع‌ترین‌ها و محروم‌ترین‌ها میره. زورش به همه نمیرسه، از کنار ساختمون مستحکم عبور می‌کنه و انتقامش رو از ضعیفترها می‌گیره. ضعیف‌کُشه... 🖤 تەسلییەت ئەیژم بە هەمووی کوردانی جیهان بەتایبەت کوردانی سلێمانی و کرماشان. زۆربه داخه وه بە هوێ‌ڕودانێ ئه‌م کاره ساته. ئیمه یش به نۆبه‌ی خومان بە جوڕیک هاوبه شێ خه متانین.هێۆای سه‌بوری له خواێ مه‌زن. 🖤 #کردستان #کرمانشاه #کورد #زلزله #سرپل #تسلیت #سلیمانیه #درد #سنندج #دالاهو #ایران #قصرشیرین #کوردستان #خبر #تسلیت#بژی_کورد#بژی_کوردستان #iran #pray_for_iran #kermanshah #kurd 📙 ‏‎#کتاب24#کتاب#کتابخوانی#معرفی_کتاب#کتاب_خوب#پیشنهاد_کتاب#هنر#رمان @instagram @navidmohamadzadeh @paymanmaadi
0 notes
ketab24-blog · 7 years
Photo
Tumblr media
🎼 طرف ِ ما شب نيست صدا با سکوت آشتی نمی‌کند کلمات انتظار می‌کشند من با تو تنها نيستم، هيچ‌کس با هيچ‌کس تنها نيست شب از ستاره‌ها تنهاتر است… طرف ِ ما شب نيست چخماق‌ها کنار ِ فتيله بی‌طاقت‌اند خشم ِ کوچه در مُشت ِ توست در لبان ِ تو، شعر ِ روشن صيقل می‌خورد من تو را دوست می‌دارم، و شب از ظلمت ِ خود وحشت می‌کند. #احمدشاملو #شاملو 📙 ‏‎#کتاب24#کتاب#کتابخوانی#معرفی_کتاب#کتاب_خوب#پیشنهاد_کتاب#هنر#رمان
0 notes
ketab24-blog · 7 years
Photo
Tumblr media
🔰 زیر آفتاب خوش خیال عصر نویسنده: جیران گاهان ناشر: چشمه 📚 یک قاچ کتاب📗🍉 مامان دوست نداشت کسی بهش دست بزند و او هر دفعه یادش می رفت. یادش می رفت که #قانون نگفته خانه شان این بود که کسی به کسی دست نزند، کسی را نوازش نکند، کسی را بغل نکند. بدن افراد حریم شخصی شان بود... بدون لمس کردن هم می شد نشان داد همدیگر را دوست دارند... 🍉 او از پاهایش خجالت می کشید. به خصوص از انگشتهایش. انگشتهای خنگ و بی بخارش که از انتهای پاها آویزان بودند. حتا شب ها هم با جوراب می‌خوابید. 📖 روایت #عشق است و سرخوردگی. داستان دختری کلیمی که برای وصال به #معشوق خود سنتها را به چالش می کشد و با تغییر دین خود رنج طرد شدگی را به جان می خرد. سرگشتگی و بحران شخصیت اصلی داستان زمانی اوج می گیرد که همسرش او را ترک می کند. آنچه نصیب او می گردد تنهایی ست و یاد گذشته ای که او آن را به انتخاب خود حذف نموده است. 📖 «جیران گاهان» در این اثر به روایت ازدواج دختری یهودی با مردی مسلمان می‌پردازد. دختر، باوجود مخالفت و طرد شدن از سوی خانواده با پسری مسلمان #ازدواج می‌کند و رمان، مسائل و مشکلات زندگیِ قبل و بعد از ازدواجِ این دو زوج است. رمان، از دیدگاه سوم‌شخصِ معطوف به #دختر روایت می‌شود و به همین جهت بیش‌تر به دغدغه‌های دخترِ #یهودی اختصاص دارد. او در این رمان سعی می‌کند روایتی بی‌طرف داشته باشد و واقع نما که سعی در بازتولید واقعیتی اجتماعی دارد. در این رمان آیین‌ها و رسوم در عمل ابزاری شده اند برای ترسیم سرحدات. برای کلیمی، مسلمان خودی نیست بلکه دیگریست و برای #مسلمان، کلیمی. #شهریار #همسر کارکتر اصلی به واقع نمادیست از اسلام و کارکتر اصلی یعنی مونا نمادیست از آیین #یهود. داستان، روایت استیصال مونای کلیمی تنهایی است که تیشه به ریشه خورده و تنها، چنگ بیهوده به ریسمان نجات می‌اندازد. از گذشته ی هراسناکش می‌گریزد، حالش سراسر توهم است و آینده اش کریه و زشت منظر. او که پرورده ی خانواده ای متعصب و #کلیمی است و در دامان مادری مقید و عبوس پرورش یافته به شهریار پناه می‌برد، به #اسلام اقرار می‌کند تا مگر درمانی بر دردهایش باشد تا مگر گریزی از سنت‌های متعصبانه باشد. اما در عمل یهودی می‌ماند. یعنی در همان نقش تثبیت شده ی از پیش تعیین شده ی اجتماعی خودش. ☕️ «زیر آفتاب خوش خیال عصر» داستانی غم انگیزی دارد اما از آن دسته کتاب هایی‌ست که حال آدم را خراب خوب می کند... و ضمنا برنده‌ی جایزه‌ی بهترین رمان اول سال ۱۳۸۹ از بنیاد گلشیری بوده است. 📙 ‏‎#کتاب24#کتاب#کتابخوانی#معرفی_کتاب#کتاب_خوب#پیشنهاد_کتاب#هنر#رمان
0 notes
ketab24-blog · 7 years
Photo
Tumblr media
🔰 بیا گم شویم نویسنده: ادی السید ترجمه: زهرا طراوتی ناشر: نیماژ 📚 یک قاچ کتاب📗🍉 گاهی، چیزی که تو بیش از همه به ‌آن نیاز داری، همان نقطه‌ای است که از آن‌جا آغاز به حرکت‌ کرده‌ای. شاید تنها راه، برای یافتن چیزی که در جست وجوی آن هستی، این است که در راه و مسیر پیش رویت، گم شوی. 🍉 آدم ها به هم صدمه می زنند. خواسته و ناخواسته برای هرکسی رخ می دهد. قسمت خوب ماجرا اینجاست که می توانیم باز سرپا شویم و ببخشیم... . 🍉 ماریبل گفت: «الیوت» و دستش را دراز کرد و مختصری بازوی او را لمس کرد. لمس کوتاه و مختصر دست‌‌ها همیشه شروع داستان‌‌های عاشقانه‌‌ی بزرگ بوده است. می‌‌دانست که این لحظه را تا ابد به خاطر خواهد سپرد، شاید روزی در آینده، بتواند این لحظه را برای دختر با جزئیات شرح دهد: این‌‌که چقدر زیبا به‌‌نظر می‌‌رسید، که چطور با دستبند گل‌‌داری که خودش برایش درست کرده بود، دستش را مختصری لمس کرد. با گل ارکیده‌‌ای که روی یقه‌‌ی خودش گذاشته بود و با گل ارکیده‌‌ی روی مچ دست او هماهنگ کرده بود. می‌‌توانست کلمه به کلمه پاسخ او را به انتظار طولانی پذیرش عشقش شرح دهد. 📖 رمان داستان ماجراجویی‌های دختری به نام لیلاست که در سفر جاده‌ای‌اش به کشف خویشتن خویش می‌پردازد. دختری که در مسیر سفرش به #قطب شمال و به بهانه تماشای رویداد #شفق قطبی، سر راه #زندگی چهار نوجوان دیگر قرار می‌گیرد. شخصیت‌هایی که هر کدام به نوعی گم گشته‌ها و سرگشتگی‌های خاص سن خودشان را دارند و زندگی‌شان با حضور #لیلا در مسیر دیگری قرار می‌گیرد. شخصیت هایی که فقط یک نقطه اشتراک دارند: دختری به نام لیلا. دختری #مرموز که در فصل نهایی پرده از رازهای او نیز برداشته می شود. لیلا در مسیر سفر چهار هزار و دویست و هشت مایلی خود یک #حقیقت مهم را در می یابد، این که؛ "گاهی، چیزی که تو بیش از همه به آن نیاز داری همان نقطه ای ست که از آن آغاز به حرکت کرده ای. و شاید تنها راه، برای یافتن چیزی که در جست و جوی آن هستی، این است که در مسیر پیش رویت گم شوی. ☕️ این کتاب پنج روایت دوست داشتنی است و می‌توان ادعا کرد که رمان ماهرانه‌ای است که ساخته و پرداخته‌ یک #دختر خاص است؛ یک #سفر مسحورکننده‌ی فرا مرزی، جایی که چهار غریبه‌ ماجراجو در داستانی مجذوب‌کننده، خویش را می‌یابند. جزء ده رمان برتر سال 2015 و نامزد جایزه ادبی یلسا امریکا 📙 ‏‎#کتاب24#کتاب#کتابخوانی#معرفی_کتاب#کتاب_خوب#هنر#رمان#عشق#عاشقی#عاشقانه#عشقی @zahra_taravati @leily_kh69
0 notes
ketab24-blog · 7 years
Photo
Tumblr media
🎼 طرف ِ ما شب نيست صدا با سکوت آشتی نمی‌کند کلمات انتظار می‌کشند من با تو تنها نيستم، هيچ‌کس با هيچ‌کس تنها نيست شب از ستاره‌ها تنهاتر است… طرف ِ ما شب نيست چخماق‌ها کنار ِ فتيله بی‌طاقت‌اند خشم ِ کوچه در مُشت ِ توست در لبان ِ تو، شعر ِ روشن صيقل می‌خورد من تو را دوست می‌دارم، و شب از ظلمت ِ خود وحشت می‌کند. #احمدشاملو #شاملو 📙 ‏‎#کتاب24#کتاب#کتابخوانی#معرفی_کتاب#کتاب_خوب#پیشنهاد_کتاب#هنر#رمان
0 notes
ketab24-blog · 7 years
Photo
Tumblr media
🔰 زیر آفتاب خوش خیال عصر نویسنده: جیران گاهان ناشر: چشمه 📚 یک قاچ کتاب📗🍉 مامان دوست نداشت کسی بهش دست بزند و او هر دفعه یادش می رفت. یادش می رفت که #قانون نگفته خانه شان این بود که کسی به کسی دست نزند، کسی را نوازش نکند، کسی را بغل نکند. بدن افراد حریم شخصی شان بود... بدون لمس کردن هم می شد نشان داد همدیگر را دوست دارند... 🍉 او از پاهایش خجالت می کشید. به خصوص از انگشتهایش. انگشتهای خنگ و بی بخارش که از انتهای پاها آویزان بودند. حتا شب ها هم با جوراب می‌خوابید. 📖 روایت #عشق است و سرخوردگی. داستان دختری کلیمی که برای وصال به #معشوق خود سنتها را به چالش می کشد و با تغییر دین خود رنج طرد شدگی را به جان می خرد. سرگشتگی و بحران شخصیت اصلی داستان زمانی اوج می گیرد که همسرش او را ترک می کند. آنچه نصیب او می گردد تنهایی ست و یاد گذشته ای که او آن را به انتخاب خود حذف نموده است. 📖 «جیران گاهان» در این اثر به روایت ازدواج دختری یهودی با مردی مسلمان می‌پردازد. دختر، باوجود مخالفت و طرد شدن از سوی خانواده با پسری مسلمان #ازدواج می‌کند و رمان، مسائل و مشکلات زندگیِ قبل و بعد از ازدواجِ این دو زوج است. رمان، از دیدگاه سوم‌شخصِ معطوف به #دختر روایت می‌شود و به همین جهت بیش‌تر به دغدغه‌های دخترِ #یهودی اختصاص دارد. او در این رمان سعی می‌کند روایتی بی‌طرف داشته باشد و واقع نما که سعی در بازتولید واقعیتی اجتماعی دارد. در این رمان آیین‌ها و رسوم در عمل ابزاری شده اند برای ترسیم سرحدات. برای کلیمی، مسلمان خودی نیست بلکه دیگریست و برای #مسلمان، کلیمی. #شهریار #همسر کارکتر اصلی به واقع نمادیست از اسلام و کارکتر اصلی یعنی مونا نمادیست از آیین #یهود. داستان، روایت استیصال مونای کلیمی تنهایی است که تیشه به ریشه خورده و تنها، چنگ بیهوده به ریسمان نجات می‌اندازد. از گذشته ی هراسناکش می‌گریزد، حالش سراسر توهم است و آینده اش کریه و زشت منظر. او که پرورده ی خانواده ای متعصب و #کلیمی است و در دامان مادری مقید و عبوس پرورش یافته به شهریار پناه می‌برد، به #اسلام اقرار می‌کند تا مگر درمانی بر دردهایش باشد تا مگر گریزی از سنت‌های متعصبانه باشد. اما در عمل یهودی می‌ماند. یعنی در همان نقش تثبیت شده ی از پیش تعیین شده ی اجتماعی خودش. ☕️ «زیر آفتاب خوش خیال عصر» داستانی غم انگیزی دارد اما از آن دسته کتاب هایی‌ست که حال آدم را خراب خوب می کند... و ضمنا برنده‌ی جایزه‌ی بهترین رمان اول سال ۱۳۸۹ از بنیاد گلشیری بوده است. 📙 ‏‎#کتاب24#کتاب#کتابخوانی#معرفی_کتاب#کتاب_خوب#پیشنهاد_کتاب#هنر#رمان
0 notes
ketab24-blog · 7 years
Photo
Tumblr media
🔰 تئوری انتخاب نویسنده: ويليام گلاسر ترجمه: دکتر علی صاحبی ناشر: سایه سخن 📚 یک قاچ کتاب📗🍉 در حقیقت ما بخش قابل توجهی از واقعیت را آن گونه که دوست داریم دریافت و درک میکنیم خوش‌ بین‌ها و بدبین‌ها در دنیای واحدی زندگی میکنند همانطور که عاقلان و دیوانگان، ولی هرکدام دنیا را به گونه متفاوتی می‌بینند. برای آن‌که بتوانیم با دیگری بهتر از این‌ها کنار بیاییم‌، باید آنچه در دنیای مطلوب او هست را خوب بشناسیم و سعی کنیم از آن حمایت کنیم انجام این کار بیش از هر عمل دیگری ما را به او نزدیک می‌کند. اگر افراد میتوانستند یاد بگیرند که آنچه برای من خوب است لزومی ندارد برای دیگران هم خوب باشد، آن‌گاه دنیای #شاد و خوشایند تری می‌داشتیم. 🍉 تئوری انتخاب توضیح می‌‌دهد که چرا و چگونه دست به انتخاب‌هایی‌ می‌زنیم که مسیر زندگی‌ ما را تغییر می‌‌دهند. بنابر دلایل علمی‌ تمام کارهایی‌ که انجام می‌‌دهیم از جمله احساس بدبختی و فلاکت را خودمان انتخاب می‌کنیم دیگران نه می‌‌توانند ما را بدبخت کنند نه خوشبخت تمام آنچه می‌‌توانیم از آنها دریافت کنیم اطلاعات است. در واقع منشأ رفتارها، احساسات و انگیزه‌های انسان‌ها رویداد‌های درونیست. 📖 ويليام گلاسر در كتاب #تئوری انتخاب می گويد افراد نيازشان به قدرت را به ٣ شكل برآورده می كنند: شكل اول: power on یعنی قدرتشان را بر دیگری اعمال می كنند و با كنترل دیگری يا ديگران احساس قدرت می كنند. تذكر دادن به ديگران، غر زدن، ايراد گرفتن و مجبور كردن ديگران به کارهایی كه به گمان اين افراد به صلاح آنهاست نمونه ی اين رفتارهاست. شكل دوم: power with یعنی قدرت را با ديگران تجربه می كنند مثل وقتی كه شما قرار است تصمیمی بگيريد كه نتیجه‌ی آن بر روی #همسر يا فرزندتان هم اثر می‌گذارد، آنگاه نظر و خواست آنها را هم در نظر می‌گیرید و حتی به نظر آنها عمل می‌کنید. در واقع به دیگری هم فرصت مخالفت و اظهار نظر و تصميم گیری می‌دهید. شكل سوم: power within در اين شكل از ارضاء نياز قدرت، فرد نه قدرتش را بر ديگران اعمال می كند و نه با آنها، بلكه قدرت درونی خويش را افزايش می دهد. مثل وقتی كه فردی با بالا بردن دانش يا مهارتی در خود احساس توانمندی و قدرت می‌کند حتی اگر از ديگران هم تحسینی دريافت نكند اهمیتی نمی‌دهد. ☕️ این کتاب به همه دوستانی که در انتخاب رفتار درست با اطرافیانشون،#خانواده، همسر‌ و ... چالش دارند توصیه می کنم. این کتاب دید بی نظیر و شفافی به شما در مورد این موضوع میدهد. این کتاب نسخه ی #صوتی هم داره که معرکه اس ... 📙 ‏‎#کتاب24#کتاب#کتابخوانی#معرفی_کتاب#کتاب_خوب
0 notes
ketab24-blog · 7 years
Photo
Tumblr media
🔰 زندگی خانوادگی نویسنده: آخیل شارما ترجمه‌: سمیه نصرالهی ناشر: مهرگان خرد 📚 یک قاچ کتاب📗🍉 یک روز موقع ناهار برای جف و میشل افسانه‌ای را که برای عمویم هم پیش آمده است تعریف کردم و گفتم یکی از عموهای من در هند می تواند به زبان پرنده ها حرف بزند. عمویم یک بار مکالمه‌ی #کلاغ ها درباره یک قتل را شنید. در همان حالی که این ماجرا را تعریف می کردم به میز غذاخوری تکیه داده بودم و حس کردم #وحشت صورتم را فرا گرفته. «عمویم به #کلانتری رفته بود و ماجرا را برای آن ها تعریف کرد. #پلیس از روی حرفهای عمو قاتل را دستگیر کرد.» میشل پرسید: کلاغای #هندی زبونشون مثل کلاغای آمریکاییه؟ این سؤال دستپاچه ام کرد، جوابی نداشتم بدهم. 🍉 مهم‌ترین کار، #مناجات با #خدا بود. هر روز صبح من و مادر جلوی محراب نماز می خـواندیم. برای من آن محراب مثل یک میکروفون بود که روبروی آن می‌ایستادیم و مستقیم با خدا صحبت می کردیم. وقتی نماز می خواندم #صلیب می‌کشیدم. با دستم روی فرش، ستاره‌ داوود می کشیدم و در زیر آن یک S توی مثلث وارونه ی #سوپرمـن می گذاشتم. از سوپرمن یاد گرفته بودم که میتـوانیم به هرکسی کمک کنیم. یک روز صبح جلوی #محراب #نماز می خواندم که مادر نزدیک شد و گفت: «تو واسه چی نماز می خونی؟» می دانستم او از این‌که من جلوی یک ابرقهرمان نماز بخوانم عصبانی می شد. حقیقت را گفتم: «خدا به من تو امتحان ریاضی نمره صد داده» برای لحظه ای ساکت شد «چطور خدا می‌گه تو می‌تونی تو #ریاضی صد بگیری درحالی‌که بیرجو باید هنوز مریض باشه؟» 🍉 در طول روزهای اول چیزهایی در #آمریکا بود که مرا سخت متعجب می ساخت. #تلویزیون از صبح تا شب برنامه پخش می‌کرد. تا قبل از این اصلا سوار #آسانسور نشده بـودم و حـالا وقتـی یـک دکمـه در آسانسور می‌زدم آسانسور شروع به حـرکت می کـرد. این که آسانسور از من اطاعت می‌کرد به من حس #قدرت می‌داد. 📖 داستان خانواده‌ای هندی است که به سودای پیشرفت و ثروت به آمریکا مهاجرت می کند. اما آمریکا شرایطی جز این را برایشان رقم می‌زند. خانواده‌ای که رد فرهنگ، زبان، آداب و رفتار هندی هم‌چنان در جسم و جان‌شان است. زندگی این خانواده را پسر کوچک خانواده از کودکی روایت می‌کند. روایتی شیرین و جذاب از مهاجرت، عشق، اندوه، خستگی و البته امید. هر خواننده‌ای از هر سن و عقیده و فرهنگ و ملیت می‎تواند خود را در وجود شخصیت اصلی داستان بیابد و افکار و عقایدی که هرگز بر زبان نیاورده است را اینک از زبان یک پسربچه‌ی هشت ساله بخواند. 📙 ‏‎#کتاب24#کتاب#کتابخوانی#کتابخانه#کتاب_بخوانیم#معرفی_کتاب#کتاب_خوب#حامی_کتاب#کتابسرا
0 notes
ketab24-blog · 7 years
Photo
Tumblr media
🔰 جادوی بخشش نویسنده: جی‌پی واسوانی ترجمه: فریبا طیب‌نما ناشر: بهارسبز 📚 یک قاچ کتاب📗🍉 برای همه ما پیش آمده که در مقطعی از روابطمان ضربه خورده ایم. بعضی ضربه ها خفیفند مثل بی اعتنایی افراد یا لحظات شرمندگی. لطمه های دیگر عمیق ترند مثل آزارهای جسمی یا #احساسی. در چنین موقعیتی گاهی اوقات افراد در واکنش به آسیب وارده می گویند:«هرگز نمی بخشم.» شاید زمانی شما هم این جمله را گفته باشید. بنابراین به این سوال توجه کنید:«وقتی نمی توانید ببخشید چه کسی رنج می برد؟» وقتی نمی بخشی چه اتفاقی می افتد؟ اغلب به لطمه ی وارد شده فکر خواهی کرد. #حوادث روز در خاطرت می ماند. ممکن است اشخاصی را در #خیابان ببینی و رفتارشان را به خاطر بیاوری. کسی اسمشان را بگوید و دردتان تازه شود. #موسیقی پخش شده از رادیو داغ دلتان را تازه می کند. در برخی مواقع با افرادی که تو را رنجانده اند در یک مکان کار یا حتی زندگی می کنی. ممکن است هر روز آنچه اتفاق افتاده برایت یادآوری شود. به محض یادآوری، به شدت و میزان بدی آن فکر می کنی. و اینکه چقدر غیرمنصفانه با تو رفتار شده است و این که واقعا مستحق آن نوع رفتار نبودی. و آنگاه لبریز از #خشم و غضب یا رنجش و #غم می شوی و دوباره می گویی: «هیچ وقت نمی بخشم.» در این لحظه، چه کسی احساس بدی دارد؟ چه کسی رنج می برد؟ جواب این است: «خودت» افرادی که تو را رنجانده اند چه کار می کنند؟ به احتمال قوی اصلا به تو فکر نمی کنند. حتی ممکن است به یاد نیاورند چه اتفاقی افتاده است یا حتی نمی دانند تو رنجیده ای. حتی ممکن است برایشان مهم نباشد که رنجیده ای یا نه. #احساس خوبی هم دارند. این در حالی است که تو هنوز در این فکری که «چقدر کارشان زشت و بد بود.» نبخشیدن تنها به خودت آسیب میزند. بیا و به این احساس ناراحتی پایان بده. چه می شود اگر ببخشی؟ چه کسی حالش بهتر می شود؟ باز هم جواب این است: «خودت» به یاد داشته باش که «بخشش همیشه به خاطر خودت است» با بخشیدن می توانی احساس بهتری پیدا کنی. بخشش رها شدن است؛ خلاصی از خودت! برای التیام آسیب وارده باید در ذهنت مرور روزانه آن را متوقف کنی ☕️ در لا به لاى برگ هاى اين كتاب سرشار از #انرژى #سرچشمه مفاهيم اعجاز بخشش آن گونه كه داداجي.پى واسوانى توضيح داده است را خواهيم يافت. #بخشش چيست؟ چرا بايد ببخشيم؟ چگونه بخشش به ما نيرو ميدهد؟ مارا شفا ميدهد يا يارى مان مى كند تا گذشته به فنا رفته را دفن كنيم و #زندگى نوينى را از سر گيريم. 📙 ‏‎#کتاب24#کتاب#کتابخوانی#کتابخانه#کتاب_بخوانیم#معرفی_کتاب#کتاب_خوب#حامی_کتاب#کتابسرا#کافه_کتاب#رمان
0 notes