I wanted the maths autism but instead I got the "Please ask me about the 1975 movie about a man whore in a mental hospital with his very tall friend" type
قفسی از بی عدالتی که بود زمانی کاشانه . مردمانی در آن از بی جربزگی ، دیوانه . میان آنان کسی غریب افتاده . میتوانست فرار کند اما ماند تا او هم خوانده شود دیوانه . زندگیش را داد تا بپرند باهم از این دیوانهخانه . سرنوشتش شد میان جاماندگان افسانه ، و به یادگار از او آن قفس شد آشیانه .
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
چه آشناست این مخدوش خلاصه ای که برای این فیلم نوشتم
توماج صالحی ها ، نیکا شاکرمی ها ، مجیدرضا رهنورد ها ، ترانه علیدوستی ها ، وریا غفوری ها و تمامی مجنون هایی که میتوانستن نان به نرخ روز بخورند اما نخوردن ، ماندن در کنار مردمی که شاید روزی روزگاری این مردم بتوانند به آن خودباوری برسند تا بشکنند حصار این ظلم خانه را
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
این فیلم بر اساس کتابی به همین نام ساخته شده است
One Flew Over the Cuckoo's Nest
در انگلیسی واژه
Cuckoo's Nest
بجز معنای آشیانه فاخته کنایهای است به معنای بیمارستان روانی که هر دو جنبه ی این واژه مد نظر نویسنده کتاب بوده
چیزی شبیه واژه مجنون خودمان که کنایه است به عاشقی که دیوانگی میکند
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
سه فیلم در تاریخ اسکار توانستند پنج جایزه اصلی را تصاحب کنند این فیلم یکی از آن سهتا ست
پیشنهاد میکنم این فیلم را ببینید مخصوصا که خیلی شبیه حال و هوای این روز های ایران است
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
به باور من ساختن فیلمی که بوی استعاره بدهد سخت تر از ساختن فیلمی است که مزه استعاره میدهد
این فیلم یکی از آن مدل هایی هست که بوی خوش استعاره در هوای آن به مشام میرسد به گونه ای که اگر حس نشود چیزی از زیبایی های جریان اصلی خود فیلم کم نخواهد کرد
هم میتوانید آنرا در محدودی یک بیمارستان روانی ببینید هم در ساختاری فرا تر و حتی فرا تر
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
برای من زیبای این فیلم از آن جهت است که منجی یک قدیس مبرا از خطا و گناه نیست او نیز مثل دیگران با کمی و کاستی هایی در شخصیت خود روبرو ست اما همچون ظلم حاکم وقیح و حق خور نیست و البته فرق ش با دیگران در آن است که به درجه ای از خودشناسی رسیده که نمیتواند نمیتواند به اتفاقات پیرامونش بیتوجه و بیخیال باشد
حتی آن هنگام که از بلبشوی خودکشی بیلی میتوانست باز فرار کند
“He had come to life for maybe a minute to try and tell us something, something none of us cared to listen to or tired to understand, and the effort had drained him dry”
[Alright. This is the THIRD time I’ve tried to post this. Let’s hope it works. Anyways,
I actually started on this a couple of days ago, but I read Part 4 Chapter 2 last night and it just resonated SO hard with the whole idea I was goin for that I just dropped the ambiguity and directly correlated ‘em
Is it concerning that the whole deal there was so unbelievably REAL to me? Like, like DUDE. The concept of entering a situation so strenuous that you lock yourself into some incomprehensible space in your head. And, AND LIKE, and the recollection of seemingly random childhood memories that connect to the complicated things you’re feeling and the phrase repetition and the realization of years and years of frustration with the world and the PHRASE REPETITION?! DID THEY WRITE THIS FOR ME?! IS THIS LITERALLY ME?!
The whole thing read like an EVA breakdown scene, and the thing is I WAS blasting EIIRP while drawing this and I WAS just going to link the song itself but this AMV came up in the search and it was just so EXCELLENT that I had to link it instead. Go check it out it’s beautiful man.
In One Flew Over the Cuckoo’s Nest (the play) we find an interesting juxtaposition of the themes of freedom, power, manipulation, and rebellion, with themes of freedom of expression regarding gender and sexuality. A power struggle intimately tied to confidence, inferiority, and toxicity in gender roles, especially traditionally masculine roles. In this essay I will…